درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان khaterat az roya ta vagheiat بودی گفت: طفلك دختر ننه مرده! نگاه كن ببین چقدر دشمن و بدخواه داره. پاشو همه شان را بزنیم بكشیم دختره نفس راحتی بكشد...
ادامه مطلب ... چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:32 :: نويسنده : amir
آن گل زودرس چو چشم گشود
به لب رودخانه تنها بود
گفت دهقان سالخورده كه : حیف كه چنین یكه بر شكفتی زود
لب گشادی كنون بدین هنگام
ادامه مطلب ... چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 9:17 :: نويسنده : amir
دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ایوان میروم و انگشتانم را
بر پوست کشیده ی شب می کشم
چراغ های رابطه تاریکند
چراغ های رابطه تاریکند
کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخاهد برد
پرواز را بخاطر بسپار
پرنده مردنی ست
شنبه 24 فروردين 1392برچسب:, :: 12:38 :: نويسنده : amir
close
فروغ فرخزاد
شراب و خون
نیست یاری تا بگویم راز خویش
ناله پنهان کرده ام در ساز خویش
چنگ اندوهم، خدا را، زخمه ای
زخمه ای، تا برکشم آواز خویش
بر لبانم قفل خاموشی زدم
با کلیدی آشنا بازش کنید
کودک دل رنجه دست جفاست
با سر انگشت وفا نازش کنید
پر کن این پیمانه را ای هم نفس
پر کن این پیمانه را از خون او
مست مستم کن چنان کز شور می
بازگویم قصه افسون او
رنگ چشمش را چه می پرسی ز من
رنگ چشمش کی مرا پابند کرد
آتشی کز دیدگانش سرکشید
این دل دیوانه را دربند کرد
از لبانش کی نشان دارم به جان
جز شرار بوسه های دلنشین
بر تنم کی مانده از او یادگار
جز فشار بازوان آهنین
من چه می دانم سر انگشتش چه کرد
در میان خرمن گیسوی من
آنقدر دانم که این آشفتگی
زان سبب افتاده اندر موی من
آتشی شد بر دل و جانم گرفت
راهزن شد راه ایمانم گرفت
رفته بود از دست من دامان صبر
چون ز پا افتادم آسانم گرفت
گم شدم در پهنه صحرای عشق
در شبی چون چهره بختم سیاه
ناگهان بی آنکه بتوانم گریخت
بر سرم بارید باران گناه
مست بودم، مست عشق و مست ناز
مردی آمد قلب سنگم را ربود
بسکه رنجم داد و لذت دادمش
ترک او کردم، چه می دانم که بود
مستیم از سر پرید، ای همنفس
بار دیگر پر کن این پیمانه را
خون بده، خون دل آن خود پرست
تا بپایان آرم این افسانه را
شنبه 24 فروردين 1392برچسب:, :: 12:31 :: نويسنده : amir
یادمان باشد که قصه ی کودکانمان را با یکی بود یکی نبود آغاز نکنیم .. از ابتدا به انها بیاموزیم که اگر یکی نباشد دیگری هم نیست
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 16:5 :: نويسنده : amir
برای ادم های نا بینا شیشه والماس یکیه.... پس اگه کسی قدر تو را ندونست معنیش این نیست که تو شیشه ای...اون نابیناست
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 15:58 :: نويسنده : amir
بین هزارن"دیروز"و میلیون ها "فردا"....فقط یک *امروز*وجود دارد...پس قدر امروز را بدان
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 11:23 :: نويسنده : amir
یادمان باشد که اگر دل بی کس شد
طلب مهر ز هر چشم خماری نکنیم
چهار شنبه 14 فروردين 1392برچسب:, :: 10:49 :: نويسنده : amir
|